يه خبر نه چندان خوب
سلام
يه خبر دارم...
مامانم چهارشنبه دوباره رفت سنوگرافي
يكي از بچهها حسابي بزرگ و تپل مپل شده بود
امـــا يكيشون...
همون اندازه اي مونده بود و هيچ رشدي نكرده بود...
قلبش هم ديگه نميزد
خب، شايد اينجوري بهتر شد...
دوقلو سخته خو...
باز هم بايد خدا رو شكر كرد...
ممكن بود بچهها به دنيا بيان اما مشكل وحشتناكي مثلا دور از جون دور از جون
گوش شيطون كر سندروم...
واي نه اثلا نميخوام درموردش حرف بزنم باي
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی